شب جمعه
خالق من «بهشتی» دارد، نزدیک، زیبا و بزرگ؛
و «دوزخی» دارد، به گمانم کوچک و بعید؛
و در پی دلیلیست که ببخشد ما را ...
از حضرت باقر علیه السّلام روایت شده: حضرت حق سبحانه و تعالى فرشته اى را در هر شب جمعه فرمان می دهد که از اول شب تا آخر شب از جانب پروردگار جهانیان از بالاى عرش ندا کند: آیا بنده مؤمنى هست که پیش از طلوع صبح براى هر دو جهانش مرا بخواند، تا من درخواستش را اجابت کنم؟ آیا بنده مؤمنى هست که پیش از طلوع صبح از گناهش توبه کند تا توبه اش را بپذیرم؟ آیا بنده مومنى هست که در روزى او تنگ گرفته باشم، و پیش از طلوع صبح از من بخواهد که روزى اش را فزونى بخشم تا به او فراخى در روزى دهم؟ آیا بنده مؤمن بیمارى هست که پیش از برآمدن صبح از من بخواهد شفایش دهم تا به او تندرستى ارزانى کنم؟ آیا بنده مؤمن غمگین در بندی هست که پیش از طلوع صبح از من بخواهد او را از بند برهانم و اندوهش را برطرف سازم تا دعایش را اجابت نمایم؟ آیا بنده مؤمن ستمدیده اى هست که پیش از طلوع صبح دفع ستم ستمکار را از من بخواهد تا انتقام او را از ستمکار بگیرم و حقّش را به وى بازگردانم فرشته حق این ندا را پیوسته تا طلوع صبح ادامه میدهد.