م ی م

شروع می شوم ...

م ی م

شروع می شوم ...

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است




تولد من است و من دلم غم دارد،غم جوانی ام...

هر سال این  روزها دلگیر و آشفته میشوم...

چقدر کار ناتمام،راه نرفته باقیست...

جز خودم چه کسی افق آرزوهای مرا می بیند؟

 پهنایِ سادگی هایم را ؟ دل دیوانه ام را؟

 دلم گرفته از این یکسال هایی که چون باد می گذرد،

  شب شده و شهر در سکوت می رود

 و من هنوز در فکرِ کودکیم.......




۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۵ ، ۱۹:۵۰
میم بانو