م ی م

شروع می شوم ...

م ی م

شروع می شوم ...

بهار بهار

شنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۵:۵۷ ب.ظ

باز کن پنجره ها را که نسیم
 
روز میلاد اقاقیها را، جشن میگیرد

 و بهار
 
روی هر شاخه، کنار هر برگ
 
شمع روشن کرده است
 
همه چلچله ها برگشتند
 
و طراوت را فریاد زدند
 
کوچه یکپارچه آواز شده است
 
و درخت گیلاس

هدیه جشن، اقاقی ها را

 گل به دامن کرده است


  
باز کن پنجره‌ها را ای دوست
 
هیچ یادت هست، که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
 
برگ ها پژمردند
 
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
 
هیچ یادت هست؟
توی تاریکی شب های بلند
سیلی سرما با تاک چه کرد؟
 
با سر و سینه گل های سپید
 
نیمه شب، باد غضبناک چه کرد؟

  
حالیا معجزه باران را باور کن
 
و سخاوت را در چشم چمن زار ببین
 
و محبت را در روح نسیم
 
که در این کوچه تنگ
 
با همین دست تهی
 
روز میلاد اقاقی ها را
 
جشن می گیرند


 خاک جان یافته است
 تو چرا سنگ شدی؟
 تو چرا این همه دلتنگ شدی ؟


 باز کن پنجره را
 
و بهاران را   باور کن





حیاطمون




باغ ارم



اتاقم









موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۱/۲۱
میم بانو

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی